Dr Vida Ahmadi With Pen Name Dana Kamran

Alchemical Literature
Dr Vida Ahmadi With Pen Name Dana Kamran

psychoanalyst and symbologist of Literary
and Artistic works and professor of Azad University of Mashhad _ Iran

طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «world literature» ثبت شده است

 

 

ای خدا ای فضل تو حاجت روا

با تو یاد هیچ کس نبود روا

قطره دانش که بخشیدی ز پیش

متصل گردان به دریاهای خویش

مثنوی معنوی

Vida Ahmadi

23 April

world Book Day

Vida Ahmadi

Vida Ahmadi

Vida Ahmadi

To Luminosity (10 Articles On Persian Literature And Philosophy And Psychology) 

Written By D Vida Ahmadi(Dana Kamran)

 

 

 

 

Vida Ahmadi

 

 

إذا أشعرت قلبک ذکر الله دایما فی کل حال فلابد أن یستنیر قلبک بنور الذکر فیرزقک ذلک النور الکشف و إذا جاءک الکشف جاء الحیاء یصحبه.

اگر قلب خود را همواره متوجه یاد خداوند نمایی به طور حتم قلب تو با نور یاد او روشن خواهد شد. این نور برای تو حالت کشف پدید می‌آورد و هنگامی که کشف آمد حیاء نیز همراه آن خواهد آمد

  فتوحات مکیه محی الدین ابن عربی

Vida Ahmadi

 

هر لباسی کان به صحرا آمده است

سایه سیمرغ زیبا آمده است

گر همه چهل مرغ و گر سی مرغ بود

هر چه دیدی سایه سیمرغ بود

منطق الطیر عطار

 

Vida Ahmadi

بدان كه در دل انسان چشمي است كه گاهي از آن به نام عقل و گاهي روح و گاهي نفس انساني ياد مي كنند كه در اينجا ما به تبعيت از جمهور فلاسفه آن را اصطلاحاً عقل مي ناميم و مي گوييم عقل به سبب والايي مرتبه سزاوارتر است كه نور ناميده شود تا آن نور محسوس. عقل، غير خود و صفات خود را درمي يابد. دانايي خود و دانايي خود به دانايي خود و دانايي خود به دانايي دانايي خود را تا بي نهايت ادراك مي كند
مشکاه الانوار غزالی

 

Vida Ahmadi

I have written in my book "From barrior to flight" concerning the concept of METANOIA in the conference of the birds of Attar

 

دریافت
حجم: 18.3 مگابایت
 

 

Vida Ahmadi

شعری سروده دکتر ویدا احمدی با نام قلمی دانا کامران با عنوان سوغات فردایی

منم تاریک اینجایی تویی خورشید آنجایی

من از تاریک می ترسم بیا سوغات فردایی

من و این کودکی های پر از ادراک آغوشت

تو و گهواره خواب و ترنم های لالایی

نمی دانم که چشمانت به استدلال که خفتند

نه با عرفان صدرایی نه با برهان سینایی

هنوزم چشم در راه عبور عشق تو مانده

هزاران چشم نور آمیز این گردون مینایی

ببین زیبای من خورشید پشت ابر پنهان است

بیا تا شب بمیرد باز ای صبح اهورایی

به جان سهروردی من غریبم تشنه نورم

رهایم کن از این بیگانه تاریک غوغایی

 

Vida Ahmadi