نویسنده:دکتر ویدا احمدی(دانا کامران)
باغ در ادیان و ادبیات و هنر در زمره پرکاربردترین نمادهاست.تقریبا در تمامی ادیان، بهشت باغی پر گل و درخت است که به نیکوکاران به عنوان جایگاه فرجامین وعده داده شده است . در بسیاری از اشعار حکمی و تغزلی و همچنین در ساحت هنر خصوصا هنر نقاشی ،گلها و گیاهان نمودگار زیباترین و پرمعناترین نمادهای فرهنگی و فکریند ،نه فقط در عرصه ایران زمین بلکه در سایر ملل نیز چنین است.
اما نوشتار خود را با طرح این پرسش ادامه می دهم که به راستی معنا و تفسیر این نماد پر بسامد چیست و هدف از طرح آن چه بوده است؟آیا صرفا زیبایی ظاهری باغ های سرسبز و پر گل است که چنین جایگاه شاخصی را در ادیان و ادبیات و هنر برایشان به ارمغان آورده است یا اینکه موضوع ژرفایی دارد که شایسته اندیشیدن است؟ در این نوشتار به اختصار، تحلیل نمادشناسانه و روانکاوانه ای را در پاسخ به این پرسش تامل برانگیز و مهم ارائه می کنم پرسشی که در درازنای تاریخ، بسیار مورد بی مهری قرارگرفته شده است و به آن التفاتی در خور نشده است.
برای ورود به این تحلیل، سطوری را از کتاب ارزشمند" فرهنگ نمادها " مطرح می کنم کتابی که نتیجه مطالعات و تحقیقات گسترده و ژرف چندین استاد فرهیخته دانشگاه استراسبورگ فرانسه است و به نظرم شامل نکات نسبتا فراگیری در خصوص نماد مطمح نظر ماست . در فرهنگ نمادها می خوانیم :"باغ نماد خودآگاهی است بر خلاف جنگل که نماد ناخودآگاه است. باغ مفهوم زنانه دارد و این به خاطر شاخصه اش به عنوان یک حریم است"[1]. دیگر اینکه "باغ اغلب در خواب دیده ميشود به صورت جلوه سعادت آمیز میلی عاری ازتمام اضطرابها . باغ رویش و کشت پدیدههاي زنده و درونی است ... اما برای ورود به باغ فقط ميتوان از دری باریک وارد شد. رؤیابین برای پیدا کردن این در اغلب مجبور است دور باغ بگردد. این گردش به دور باغ تصویر تکامل جسمانی دراز مدتی است که از طریق غنای درونی به دست آمده است ... این باغ ممکن است تمثیل خود شخص باشد، وقتی در وسط آن درختی یا چشمهای وجود دارد ... [2] الگوی باغ در اسلام و مسیحیت همان الگوی کیمیاگرانه گلستان فلاسفه است که ما آن را توسط رسالههاي مربوط به کیمیاگری و خیلی از حکاکیهاي زیبا ميشناسیم ".
نکاتی که در اینجا سزاوار تامل است از این قرار است:
1 کیمیاگری وجود خود
2- تلاش و استقامت
3- خودآگاهی
4- تکامل و تحول
5- شکوفایی خود
6-آرامش و سعادت
همان گونه که می بینید در این چند سطر معانی باغ به اختصار برشمرده شده است معانی که با دانش کیمیاگری نیز پیوند دارد و نشانگر تحولی عمیق است.
جهان درون آدمی سرشار از توانایی هایی است که البته همگی در آغاز ورود او به این دنیا بالقوه و همانند گنجی پنهانند آشکارگی و فعلیت یافتگی این توان ها نیازمند تلاش و همت بلندی است که صد البته در همگان نیست.به همین خاطر بسیاری از انسان ها هرگز به آنچه که باید بشوند نمی رسند . این مقوله مهم یعنی " شدن" لازمه کیمیاگری وجود آدمی است و تجلی همین نیروها و توانا یی های بالقوه است که موجودیت انسان را معنا می بخشد. تلاشی که منجر به آگاهی آدمی از گنجینه های درونی خویش است و همین آگاهی است که موجب تکامل می شود.اکنون روشن است که چرا " توماس آکوییناس " در " رساله کیمیاگری خود اورورا یا سپیده دم Aurora" این فرآیند را به رویش دانه از درون خاک و تبدیل شدنش به گیاه بالنده همانند کرده است.
از این روست که شکوفایی آدمی رهین آگاهی او از داشته های خویش است ف آگاهی که سعادت و آرامش را به او می بخشد.
این موارد مهم، اصلی ترین مواردی است که در زمره شاخصه های معنایی نماد باغ است و به جرات می توانم بگویم که در ساحت ادیان و ادبیات و هنر هرگاه از نماد باغ سخن به میان آمده است حتما به یک یا چند یا تمامی این ویژگی ها توجه شده است.
به همین دلیل می شود باورداشت که باغ نماد شکوفایی و بالندگی است و اساسی ترین کار بهشتیان تحقق بخشیدن به هویت حقیقی خودشان است.